تـا که بـودیم نبـودیم کسی
|
تـا که بـودیم نبـودیم کسی |
کشت ما را غم بی همنفسی |
|
تا که رفتیم همه یـار شدنـد |
خفته ایـم و همه بیـدار شدند |
|
قـدر آن شيشه بدانيم چو هست |
نه در آن وقت که افتاد و شکست |
+ نوشته شده در ساعت توسط مجید شمسی
|
وبلاگ تخصصی ورزش شنا